رفته بودم نمی دونن با کیا بیرون بعد توی یه کوجه ای داشتم به خونه ها نگاه می کردم یهو رد یه درخت رو گرفتم رفتم بالا دیدم حیاط خونه هه مسقفه و حدود بیست سی متر بود و انقدر شاخه و برگ درخت و پیچ های خوشگل بود دهنم باز مونده بود. از زیباییش هرچی بگم کم گفتم. بعدشم رفتم توی مدرسه دختر و پسر مختلط بودیم رفتم میز آخر پیش یه پسره بشینم ماسک نزده بود می خواستم برم دفتر مدیریت بگم :///// عنم می گیره از کرونا که تو خوابامم هست. منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

مبین sendsong (سِند سانگ) عشق | Love چگونه رشته جودو مجله خبری پلاس باکس